...𝑢𝑛 𝑟ê𝑣𝑒 𝑠𝑡𝑢𝑝𝑖𝑑𝑒 𝑐𝑜𝑚𝑚𝑒 𝑙𝑒𝑠 𝑏𝑜𝑛𝑏𝑜𝑛𝑠 𝑑𝑢 𝑝𝑎𝑠𝑠é~

هر طور شده بود، خودمو نزدیک بهش نگه داشتم. هر چند دیگه هیچ حسی شبیه به سابق به هم نداشتیم، ولی حداقل می خواستم کنارش بودنو از دست ندم.

تموم‌ شده بود. رابطه ی ما به طور رسمی برای هردومون تموم شده بود. مثل یه قانون که توی ذهن و قلب مون برای ممنوعیت ورود هر حسی شبیه "عشق" ثبت شده باشه.

ولی خب، حس مظلوم و ساده ی من یه گوشه قلبم قایم شده بود. نمی خواست پیداش کنن. نمی خواست بیرون بره. قلب خرابه ی منو دوست داشت.

ما با هم حرف می زدیم، می خندیدیم، مثل گذشته ها...

فقط این وسط، من می دیدم که چطور هنوز هم تمام مدت با حسرت به کارهاش نگاه میکنم، به خنده هاش... و اون... چقدر راحت می خنده. انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده. و.... خدای من...هنوز هم خنده هاش به دلنشینیِ سابقه

من هم به خنده ای که تلخی شو فقط خودم می فهمیدم، اکتفا می کردم.

فکر کنم دوباره غرق خنده هاش شده بودم...

#Soul_Caressor

Parler leur de cette fille aux yeux noirs et de son rêve fou
به اونها راجب این دختر با چشمان سیاه و رویایی احمقانه بگو

Voilà, voilà, voilà, voilà qui je suis
اینجا، اینجا، اینجا، این منم

Me voilà même si mise à nue j’ai peur, oui
من اینجام، حتی اگه بی پناهم،اره، می ترسم

Me voilà dans le bruit et dans le silence
من اینجام، هم در شلوغی و هم در سکوت

Regardez moi, ou du moins ce qu’il en reste
به من نگاه کن، یا حداقل به اون چی که از من باقی مونده نگاه کن

Regardez moi, avant que je me déteste
به من نگاه کن، قبل از اینکه از خودم متنفر بشم

Me voilà même si mise à nue c’est fini
من اینجام، حتی اگه بی پناهم، حالا این پایان ماجراست

C’est ma gueule c’est mon cri, me voilà tant pis
این لب منه، گریه منه، اما … مهم نیست

Moi mon rêve mon envie, comme j’en crève comme j’en ris
من، رویای من، حسادت من، چجوری مردنم، چجوری خندیدنم... اینجاست
Me voilà dans le bruit et dans le silence
من اینجام، هم در شلوغی و هم در سکوت

Ne partez pas, j’vous en supplie restez longtemps
نرو، التماس می کنم بهت که همیشه بمونی
Ça m’sauvera p’t’être pas, non
شاید این نجاتم نده، نه
Mais faire sans vous j’sais pas comment
اما من نمیدونم بدون تو چی کار کنم
Aimez moi comme on aime un ami qui s’en va pour toujours
منو دوست داشته باش، مثل دوستی که برای همیشه رفته
J’veux qu’on m’aime parce que moi je sais pas bien aimer mes contours
من میخوام دوست داشته بشم، چون نمیدونم چطور واقعیت رو دوست داشته باشم…

Voilà, voilà, voilà, voilà qui je suis
اینجا، اینجا، اینجا، این منم
Me voilà même si mise à nue c’est fini
من اینجام ، حتی اگه بی پناهم، حالا پایان ماجراست
Tout c’que j’ai est ici, c’est ma gueule c’est mon cri
هر چیزی که دارم اینجاست، لب من، گریه من
Me voilà, me voilà, me voilà

...اینجام، اینجام، اینجام

+If you didn't CHECK

++ نمیدونم چرا این آهنگ منو یاد آدری و آنیا میندازه..

  • Comets* [ ۲۸ ]
    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • شنبه ۲۲ آبان ۰۰

    ...𝑹𝒆𝒂𝒍 𝑳𝒊𝒇𝒆 𝑭𝒆𝒆𝒍𝒊𝒏𝒈~

    -با هندزفری یا هدفون حسش خیلی فرق داره-

    + چند بار شده که حس مرگ داشته باشی، یا واقعا خودتو محتاجش بدونی و بخوای از این دنیای کافی خلاص شی؟

    - you know...MILLION times !

    + به نظرت کجا می شد دوباره طعم برگشت به زندگی واقعیو حس کرد؟

    - سوال سختی نیست. دنیای من تو یه آدم خلاصه شده. مثلا تو بغلش، کنار دریا...💙✨

    #Soul_Caressor

    (امروز جمعه بود، یه صلوات برای ظهور صاحب الزمان "عجل الله" بفرستین :)

  • Comets* [ ۱۸ ]
    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • جمعه ۲۱ آبان ۰۰

    -Yehoei Right Now -33

    ساعت ۱۷:۱۰، سوار آژانس شدم. یه پراید نه چندان خوب. با یه راننده پسر جوون. هدفون مو گذاشتم و اینسترومنتالایی که دانلود کرده بودم و وقت نکرده بودم گوش بدمو، پلی میکنم. نفهمیدم چی شد که سرم رو کیف کتابام افتاد و خوابم برد. پشت چراغ قرمز خیابون مون از خواب پاشدم. پسره برگشت سمتم و گفت "عه بیدار شدی؟"
    پلکام هنوز کامل باز نشده بودن. گفت "چند بار صدات کردم پا نشدی. زنگ زدم به مامانت بیاد بیدارت کنه که نترسی. سه بار پشت چراغ قرمز وایسادم که پاشی."

    خیلی تعجب کردم! چند بار عذرخواهی و تشکر کردم. بعد چراغ وایساد که پیاده شم. خداحافظی و بازم تشکر کردم. گفت "خسته نباشی، خداحافظ"

    ساعت ۱۷:۴۵ دقیقه بود. تقریبا ۵ دقیقه تا ۱۰ دقیقه معطلم وایساده بود که بیدار شم.

    میخوام بگم که...دنیا یه همچین آدمای باشعوری بیشتر نیاز داره...

    پنجشنبه ، ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۰

  • Comets* [ ۱۸ ]
    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • پنجشنبه ۲۰ آبان ۰۰

    -Yehoei Right Now -32

    You're living a lie Jimin...

    Those friends of yours...

    Are just your imagination

    Your FRIENDS are the BLESSINGS of your life

    دوست هات نعمت های زندگی ت هستند

    +گایز من حالم خوبه، حدس میزنم با دیدن ویدیوی دوم باز نگرانم نباشین. ولی نه، آیم ریلی اوکی :) فقط ویدیوعه...خیلی خوب بود :") و هیچیم از خوب بودن ویدیوی اول کم نمیکنه!

    و...گشنمه و چیپس میخوام :/ همین

    #حوصله_سررفتگی

  • Comets* [ ۴۵ ]
    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • چهارشنبه ۱۹ آبان ۰۰

    🥳🎉Happy Birthday SOGHRA HYEON RI

    تولد داریم چ تولدی!

    تولد هیون مونههههه!!!!!!

    صغریییییی!!!!!

    اصن اوففف! از هاتی اسمت داغ کردم باز. انصاف نبود اسمت این باشه!

    تولد

    تولد

    تولدت مبارک

    مبارک

    مبارک

    تولدت مبارکککککککک🥳🥳🥳🎉🎉🎉🎉

    هووووووووو💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻

    لی لی لی لیییییییی *------------*🤩🤩🤩🤩

    خب...من بازم باید عذرخواهی کنم TT واقعا قراره تولدای دوستام تو این سال کافی کونکور ب همین بی مسئولیتی من بگذره؟ خدایا...منو ببخش TT

    باور کن، ب چی قسم بخورم، من از مهره میدونم تولد هیون ری 12 آبانه! و 12 آبان مصادف شد با یکی از بدترین تایمای امسال :") همینطور! ریده شدن ب نت -_- منم که بدون کادو نمیتونستم بیام! خلاصه که...این همه عقب افتاد. ببخش منو واقعا TT ببخشیددددددددددد

    ولی خب...بیا تولدتو برا من، امروز بگیریم :") هوم :""")))؟؟؟

    هیون، یا بهتره درست صدا کنم، صغری رومئو :)

    یادته چی شد ما شدیم رومئو و ژولیت؟ بهشم فک میکنم حتی خنده م می گیره. از سوتیامون خدایی چیا که در نمیاد! ب هر حال...از اونجایی که خیلی ژولیت بخشنده و بزرگواری هستم، اجازه میدم سرم هوو بیاری و با سلین مزدوج شی. 

    بی خیال این حرفا اصن...

    هیون ری نفله قشنگ زشت عزیزم :)

    خیلی زود قد کشیدی. هنوز دهنت بوی شیر میده. ولی خب، مجبوریم بپذیریم تو هجده سالت شده. هر چند که هنوز به اون درک شعوری و عقلی نرسیدی که نباید مایعات حرام بخوری و من باید جمعت کنم، ولی خب، فرض می کنیم از نظر عقلیم بزرگ شدی :)

    با اینکه تو دلت همه چی هست هیچی تو دلت نیست، خیلی مهربون و دوست داشتنی و پر از پیش نویسی که منتشرشون نمیکنی :/ خودم دارم جر میخورم الله اکبر

    و واقعا امیدوارم حداقل امسال اون اعتماد ب نفسه رو پیدا کنی که اون پیش نویسای کافی تو انتشار بزنی! جدا من هنوزم هر چن وقت یه بار میرم اون شعر سمفونی کهکشان تو میخونم! انقدر قشنگ بود T-*

    خلاصه که...توعم خفن شدی بالاخره (قبلا نبودی!) هجده ساله شدییییییی :) میتونی از خونه فرار کنی، بری معتاد شی، مایعات حرام  بخوری، و بمیری. دست و جیغ و هورااااااا👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻!!!! (دارم از دیدگاه اسفبار تو حرف میزنم)

    چرا من نمیتونم با تو جدی باشم؟ قیافه ای که ازت برام متصوره، یه قیافه جدیه که هیچکس جدی ش نمی گیره😂

    خلاصه که...از دوستی باهات خیلی خوشحالم عزیزم :) انشاالله 118 سال عمر کنی و همیشه شاد باشی :) (بالای 118 سال دیگه فسیل تر از الانت میشی، بهت رحم کردم!)

    امیدوارم سالی پر از

    سلامتی💚

    شادی🥳

    خوشختی💖

    امید💚

    خاطرات قشنگ با قشنگ ترینای زندگی ت😍💫

    موفقیت👩🏻‍🎓

    مستر مین یونگی😎🔥

    کتابخونه هاگوارتز📚❤️‍🔥

    تخلیه پیش نویس🤦🏻‍♀️🤲🏻

    کاهش 90 درصدی گشادیت🤐😵‍💫

    رسیدن به آرزوهای قشنگت🧡✨

    و پر از خدا💙

    آرزو میکنم عزیزم :)❤️

    تولدت مبارک *-*🎊

     

    کادو کادو کادو کادو دیش دیری دیری دی دین دین🥳🥳🥳🎁🎁🎁

    این چی چی بود آوردین گندشو درآوردین

    از همین تریبون میخوام اعلام کنم :

    ❌❌❌هشدار برای صغری 18❌❌❌

    کادوهات واقعا خطرناکه! ماسک اکسیژن و دستمال با خودت داشته باش حتما!

    فک کنم به جز من و سلین، با ایشونم میخوای مزدوج شی :)

    فقط مراقب باش من و سلین با شوهرت بهت خیانت نکنیم😂 از من گفتن...

    وایب این ادیتو خیلی دوس دارم :"""")))

    فک کنم این ادیت دچیتا رو از خود دچیتا بیشتر دوست دارم XD

    خدایی این مشاپ یه لِوِلِ دیگه ست! یه ام وی آفیشاله برا خودش!

    اینم mp3 شه، اگه خواستی دان کن :)

  • Comets* [ ۲۲ ]
    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • سه شنبه ۱۸ آبان ۰۰

    -Yehoei Right Now -31

    دیدید هر کس بخواد از زیبایی عشقش بگه، اونو به عاشقای اسطوره ای مثل رومئو و ژولیت، فرهاد و شیرین، لیلی و مجنون، شاملو و آیدا و ... تشبیه میکنه؟

    فک کنم واسه همینه که من هر شبی که عاشقانه های کاپیتان و آبی ش، لرد و گل میناش، و ژنرال و اوژنی ای ش که برام تکراری نمیشن رو میخونم،

    دلم برات می میره...

    هزار دلیل برای دوست نداشتنش وجود داره

    ولی تو به همون یک دلیل، دوستش داری

    اسمش "عشق" عه...

    #Soul_Caressor

  • Comets* [ ۳۱ ]
    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • سه شنبه ۱۸ آبان ۰۰

    ~کوچه *جانم*...

    برمی گردم، برمی گردم به همان کوچه ای که زمانی که گفتم "حس می کنم حریم شخصی ندارم" دستم را گرفتی و مرا به آن کوچه ی تازه و خلوت بردی. کوچه ای که هر وقت از آن می گذشتم، طنین صدای "جانم" تو، درش می پیچید. همان "جانم" گفتن هایی ت که جانم را جلا می داد. و من پاسخ می گفتم، و تو "جانم" مرا می بوسیدی...

    کوچه ای که شاید رد آغوش ها و بوسه هایمان درش جا مانده، کوچه ای که تو برای من نامیده بودی. کوچه ای که الان خالی از من و توست.

    به کوچه برمی گردم. همه چیز سر جای سابقش است. صدای "جانم" تو، گوشم را می نوازد.

    انگشتانم را که زمانی بوسیده بودی، به نم باران روی دیوار میکشم. می بوسم شان. یادت هست؟ ما می خواستیم در یک شب بارانی، با هم به آسمان ها پرواز کنیم...

    کوچه همان است، باران همان است؛

    ولی نه من دیگر برای توعم، نه تو برای من...

    بی تو، مهتاب شبی، باز از آن کوچه گذشتم

    همه تن، چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم

    شوق دیدار تو، لبریز شد از جام وجودم

    شدم آن عاشقِ دیوانه که بودم

    نه گرفتی دگر از عاشقِ آزرده، خبر هم

    نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم

    ...بی تو اما به چه حالی، من از آن کوچه گذشتم

    -فریدون مشیری-

    #Soul_Caressor

  • Comets* [ ۱۹ ]
    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • يكشنبه ۱۶ آبان ۰۰

    -Chert & Pert -8

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • يكشنبه ۱۶ آبان ۰۰

    -Yehoei Right Now -30

    سوار اسنپ میشم، هوا سرده و بارون از صبحه داره می باره. خدا رو شکر ماشین اسنپیه این بار داغون نیست. یه تیبای سفید تر و تمیز. خسته م. چند بار سر کلاس خوابم برده بود. ولی هدفون و آهنگامو به خواب ترجیح میدم. هدفون مو میذارم و پنجره رو میدم پایین، و پلی لیست NOW عم رو پلی میکنم. 

    اینطور زمانا که تو حس و حال خودتی، اگه توقف زمان دست ما نیست، به جاش ترافیک میتونه بهترین مکث دنیا باشه. ترافیکه. ترافیک سنگین.  ماسک مو میکشم پایین. نمیشه هوای بهشتی امروزو تنفس نکرد. بارون به صورتم میخوره. انگشتای یخ کرده مو رو لبام میذارم. سرماشون روی پوست لبام حس خوبی داره.

    راننده مرتب عذرخواهی میکنه واسه ترافیک و کند رفتنش. میگم "اتفاقا موقع بارون، ترافیک خیلی حس بهتری داره" 

    میگه "اوهوم...البته اگه عجله نداشته باشی"

    می خندم "عجله که دارم، ولی ترافیکو ترجیح میدم"

    فرو رفتن تو آهنگ، تو هوای تازه، ریزش بارون روی صورتت، خیابونای خیس، نوازش دستای باد روی گونه های یخ کرده ت، و زمزمه کردنِ :

    "I Loved , and I Loved , and I Lost You..."

    کوچه های خیس، برگای سبز و نارنجی، زمین سنگ فرشی که از آب بارون روش برق میزنه...

    هوا طوسیه. نه شبه نه روز. ابرا آسمونو مجبور کردن که تو گرگ و میش صبحش گیر کنه. بعضی وقتا حتی اجبارم میتونه قشنگ باشه...

    Panjshanbe , 13 , Aban , 1400

    ~*~

    تو راه مرتب استرس دارم، نکنه بابا بفهمه، اگه بفهمه، تا بهش نگم چی شده، ولم نمیکنه. حالم خیلی براش مهمه.

    دلو میزنم به دریا. بارون هست، جمعه هست، آهنگ هست، چی بهتر از الان؟ میگم "بابا، یه کاری برا انجام میدی؟"

    ضبطو خاموش میکنه تا بهم توجه کنه. میگه "چه کاری؟"

    استرس می گیرم، نکنه از صدام بفهمه؟ گلومو صاف میکنم "میشه برم خونه هدفون مو بردارم، منو ببری پارک؟"

    میگه "چرا؟"

    میگم "هیچی. باون میاد، دوس دارم برم بیرون قدم بزنم"

    میگه "خیلی خسته م. بذار بریم خونه، یه ساعت بعدش می برمت"

    سکوت میکنم. یه فکری ب ذهنم میاد. میگم "خودم میرم. خیابون بزرگ پشت خونه. میرم اونجا قدم میزنم میام"

    اولین باره میخوام همچین کاری انجام بدم. تنهایی بیرون زیاد رفتم. ولی هیچوقت برای قدم زدن و یه مقصد نامشخص بیرون نرفتم. سکوت میکنه. پشت ترافیک چراغ قرمز میگه "باشه. فقط لایو لوکیشن تو برام بفرست"

    حس خیلی بهتری بهم دست میده از حرفش. امنیت خیلی بیشتری احساس میکنم که بابام بدونه من کجام. و اگه خدای نکرده اتفاقی افتاد، بی خبر نباشه.

    می پرسه :"بدون چتر میری؟"

    چتر؟ بی معنی ترین چیز برای من زیر بارون، چتره. تاییدش میکنم.

    هودی مشکی م، و پالتوی چارخونه مو روش می پوشم. هدفون مو تو گوشم میذارم و راهی خیابون طوسی بارونی مون میشم. کنار گل فروش سر خیابون مکث میکنم. خیلی وقته کسی برام گل نخریده. در واقع آخرین کسی که برام گل خرید، 2 سال پیش، مبینا بود. میدونست چقدر گل دوست دارم. و برای تولدم یه رز قرمز خرید. رزی که تا مدت ها خشکش کرده بودم. ولی به جایی رسیده بود که اگه بهش دست می زدی، پودر می شد.

    به گلا نگاه میکنم. از رنگ قرمز خوشم نمیاد. از رز قرمز کلیشه ای هم خوشم نمیاد. ولی اون رز قرمز بود. رز قرمز میخرم. برای کی؟ خودم، و یه رویا...

    بوشو به سینه م میکشم. بوی تازگی گل، بوی زندگیه. من و رز قرمزم، سرگردون توی خیابون قدم می زنیم. و ایهام توی گوشم میخونه :

    بی تو، جای خالی ات، انکار می خواهد فقط    زندگی، لبخندِ معنادار می خواهد فقط

    نیستی، حتی برای لحظه ای، یادم کنی    انتظارِ دیدنت، تکــرار می خواهد فقط

    بغض وقتی می رسد، شاعر نباشی بهتر است    بغض وقتی گریه شد، خودکار می خواهد فقط

    چشم های خیسم، امشب آبروداری کنید    مرد جای گریه اش، سیگار می خواهد فقط

    Jomee , 14 , Aban , 1400

    ----

    + اینجا سه روزه بارونیه :)

    ++ یه چیزی این وسط خیلی برام جالب بود. آدمی که بخواد مزاحم بقیه بشه یا چشم چرونی کنه، مهم نیست تو چه حجابی داشته باشی، چطور راه بری یا حتی چیزی بگی. یه بیمار، همیشه بیماره.

    +++ لطفا هر وقت کسی رو تو خیابون دیدید که تنهایی قدم میزنه، بهش زل نزنید! حتی اگه یه گل رز قرمز دستش، و هدفون رو گوش شه. ممنونم از درک و شعورتون .

    ++++ عای ناشناسی که دیروز با صدای بارون از خواب بیدار شدی، خیلی بد با قلبم بازی کردی. خیلی بد. پس درک کن چرا نمیخوام ببخشمت.

    +++++ رز قرمز من، فکر کنم این دیگه حداقل مال من باشه

    +++++ امروز تولد میاست (15 آبان) خیلی از متولد شدنش خوشحالم. نمیتونم بگم چند بار خنده رو لبام آورد. تولدت مبارک میا :)

  • Comets* [ ۴۳ ]
    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • شنبه ۱۵ آبان ۰۰

    حرفی ندارم

    آدمایی شدین که جنبه ی فعال بودن ناشناسم ندارین.

    فک نمی کنین آقا، این بدبختی که اینجاست قلبش از شیشه نازک تر شده. منتظر یه انگشته که دوباره خرد شه. هی عم هر روز با چسب زخم بهم می چسبونتش بعد شما گم میشین میاین ناشناس که چی؟

    چ نفعی داره براتون؟ الان مثلا حرفای خصوصی منو بشنوین چ نفعی براتون داره؟ بابا هر کس یه حریم شخصی داره. میاین ناشناس آدمو گول میزنین که من فلانیم که طرف سفره دل شو براتون باز کنه؟ وات ده ...

    بابا هر کس یه حریم شخصی داره. بعضی حرفاشو ب هیچکس نزده. میای مثلا بشنوی که چی؟ نگفته نمیخواد بگه. برو. خودش داره خودشو خوب میکنه نیازی نیست خودتو جای یکی دیگه جا بزنی که بهت بگه چی شده. که ته شم بفهمه تو اون نبودی و دوباره خرد شه.

    یکم قبل کاراتون فک کنین. ب واکنش آدما فک کنین. من حالم بهتر شده بود. خوب نبود ولی خیر سرم بهتر شده بود.

    میاین می رینین بهش. میاین دوباره هر چی سنگ رو هم چیدمو می ریزین پایین.

    آقا من نمیخوام کسی بهم گوش بده. میخوام برم بمیرم. بذارین برم. فقط از جلو چشام دور شین

    اولین باره دارم همه چیو می بندم.

    • (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
    • جمعه ۱۴ آبان ۰۰
    بسم الله الرحمن الرحیم

    ~

    عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم...

    ~

    واژه ها .

    ~

    به تن تبعید شد روح عدم پیمای من ای عمر !
    بگو بر شانه باید برد تا کی بار هستی را ؟

    ~

    you know, it's just nothing
    actually, what you see is nothing
    but my seconds is drowned in this nothing
    a nothing that made my soul
    my complicated nothing soul
    ✳welcome to my ✳𝑆𝑜𝑢𝑙 𝐹𝑖𝑙𝑡𝑒𝑟
    -mad strange Someone-

    ~
    پستای دوست داشتنی...♡