منم فکر می کردم تظاهرات به نشانه اعتراضه. مشکلی نداره. مردم میخوان حق شون رو بگیرن.

ولی این آب گل آلودیه که هر کس ب هدف خودش ازش ماهی می گیره.

و شما خیلی از این هایی که تو تظاهرات می بینین، مردم عادی نیستن. نفوذی هایی هستن که الان که تنور داغه، نون شونو می چسبونن

الان شما چ دلیلی برای مردم عادی می بینین که قرآن و مسجد و بانک آتش بزنن؟

امشب ما یه پاساژ رفته بودیم. خواستیم بیایم بیرون که بریم، تو خیابونا تظاهراتی ها گاز‌اشک‌آور زدن. و گاردای نظامی سریع داخل خیابونا و کوچه ها اومدن و به مردم‌ گفتن که خارج نشن، درها رو بستن. 

کسایی که گاز اشک آور زدن طوری هماهنگ بودن که یه ماشین جلو می رفت و گاز می زد، یه ماشین پشتش آروم حرکت می کرد، و بعضی ها هم چنتا بیلبورد رو آتش زدن، از بالای پل صدر سنگ پرت می کردن و ...

تظاهرات مگه معنی ش اعتراض نیست؟ پس چرا باید به مردم عادی هم آسیب بخوره؟

یه ماشینی که رد می شد، به پلیسا فحش ناموسی داد. نزدیک بود دعوا شه ولی جلوی هم رو گرفتن تا اتفاقی نیوفته. و ماشین رفت 

حقیقتا منم از گاز اشک‌آور بینی م سوخت. جدا صحنه ترسناکی بود، حتی باوجود اینکه من دقیق ندیدم. واقعا که توقع ندارین انسان‌هایی که وظیفه شون حفاظت از مردمه، بشینن و نگاه کنن تا اینا هر گوهی میخوان بخورن؟ (به پلیس‌های بی شرف کاری ندارم)

اسلحه‌ها رو که دست شون دیدم بدبین شدم. ولی بابام گفت اینا تفنگ پینت باله. با اینا شلیک میکنن که تظاهراتی ها بترسن.

این قضیه ای که پیش اومده و اتفاقات عجیبی که به نام مهساست، هیچکدوم از طرف خود مردم نیستن. از سمت خارج از کشوریه که الان جو رو داغ و فرصت رو مناسب دیدن.

و من این میون، واقعا به چشمم دیدم که پلیس های جوانمرد هنوز زنده ان. 

و خاک بر سر شما بی شرف هایی که به بهانه های مختلف،  نمیذارید آدم با امنیت تو خیابون‌های کشور خودش راه بره

 

+ یاد تظاهرات سال ۸۸ افتادم. واقعا چقدر خوب بود که هیچی ازش نمی فهمیدم. یادمه یه بار پشت چراغ قرمز، یه ماشینی رو دیدیم که همه شیشه هاشو شکسته بودن