اینکه امروز بازارو درو کردیم و چقد حالم خوبه به کنار(خرید پیشنهاد سهی بود که مثه همیشه از پیشنهادش پشیمون نشدم)، اینکه پاهام از درد هم داشت می ترکید به کنار...

اصل اونجایی بود که رفتیم کنار دریایی که مد شده بود، و موج ها روی هم می دویدن و با نیرو خودشون رو به سنگ ها می زدن. و منی که رو تخته سنگی که نزدیک ترین مکان ممکن برای نشستن جلوی دریا بود، نشسته بودم و به ترکیب سیاهی بی کران دریا و آسمون شب نگاه می کردم.

هدفونم رو روی گوشم گذاشتم و صداش رو کم کردم. حالا آهنگ های روح نوازی پخش می شد که صدای موج های دریا هم پس زمینه ش، جاری بود.

ولی لیست NOW عم هم مثل خودم عاشق دریاست. که اول برام Still With You و بعد پیانوی دزیره رو پخش کرد.

چشم هات رو ببند، به صدای بارون و موج های دریا و آهنگ هایی که تا اعماق روحت میرن گوش کن...

حالا چشم هات رو باز کن. نمیدونم تو چه حسی داری، ولی من که از شگفتی آسمون ابری و ماه جبین، امواج رقصان، آواهایی که پروردگارِ موسیقی از بهشت می فرستاد، و معجزه وار بودن همه ی این ها، بغض کردم...

#Soul_Caressor

-----------------

+ این حنا رو به ساعت پیش خودم روی دستم کشیدم! انصافا از حنایی که دیروز اون دختره برام کشید قشنگ تر شد. حالا من و هفته ای دو بار حنا *-*

++ دوتا سوال داشتم همیشه،

اولی :

سوال : چجوری هم آهنگ مستقیم توی گوش هام باشه، هم صدای بارون یا دریا رو بشنوم؟

جواب : هدفونت رو بذار، صداش رو کم کن. میری بهشت.

دومی :

سوال : روایت داریم، از جاهایی که دعا خیلی مستجاب میشه، زیر بارونه. دریا هم هست البته، ولی بیشتر زیر بارون. و من می‌خوام بدونم دقیقا خدا چجوری توقع داره در برابر این حجم از زیبایی بارون و دریا، ما بتونیم زبون مون رو تکون بدیم و دعا کنیم؟ همین که بشه پلک زد خودش یه معجزه ست!

جواب : نامشخص

تنها کاری که از من بر میاد فقط همینه : پلک زدن و زمزمه ی "الحمدلله رب العالمین"