شروع: ساعت 17:22

خببببببب...

امروز یه روزیههههههه

یه روزی که من از اول شهریور می گفتم 10 شهریور ب خدا یه تاریخیه که من یادم نمیاد چ تاریخیه :/

و امروز گفتم محض احتیاط بذار تاریخ تولد زهرا رو چک کنم...نکنه...

و بله :") همون "نکنه" حقیقی شد :) (میدونی که من چقد تو حفظ تاریخا مزخرفم نه :")؟)

تولد یک عدد کپوی سبز! یه کپوی پرانرژی و پایه، یه کپو که هیچکس از ویسای 2 دیقه ای و استیکرای سم و خاطره های دوساعته ش که سعی میکنی وسط خنده هاتون بفهمی چی میگه، در امان نیست :)

و ب قول شاعر : "من از آن روز که در بند توعم، آزادم..." (محض کرم ریزی و کمی زهرمار کردن روز تولدت😂)

من که تا این بلا رو سر تو نیارم آروم نمی گیرم!

 

خدایی یادم نمیره، همه با چادر دم در خونه شهین خانم با قیافه پوکر وایساده بودیم، که اگه خدا بخواد زهرا جان دست از جر خوردن با بزرگترای فامیل برداره و بیاد بریم بالا :/

یا اون موقه که نصف شبی که همه تو دهن هم خواب شون برده بود، تو اون اتاق لونه موشی سارا، من و تو با شعار "بکپ، کپو" پاره رو زمین بودیم :) اصلا یادم نمیاد چجوری خواب مون برد. فقط یادمه محدثه صب گفت برا اینکه نصف شب تو رو یکم هوشیار کنه تا درست بخوابی، به گریه افتاده بود😂 ولی من خیلی انسان وارانه تو خواب و بیداری ب حرفش گوش داده بودم و رو تخت خوابیده بودم :) فک کنم تو صب پاهات رو تخت بود، بالا تنه ت رو زمین😂😂😂

 

عاشقتم زهرا...ب خصلت همین ویدیوی پایین :)👇🏻❤️

الان که دقت میکنم رابطه ما جینکوکیه! جِدَّنااااااا سخاصثهبعاصثبعهصث🤩

 

نسبت ب بقیه فامیلا، من تو رو خیلیییییی کمتر از بقیه دیدم. نهایت نهایتش یا 28 صفر بود، یا اربعین، یا یه عروسی یا ختمی.

ولی جالبه که تو اکیپ 5 نفره مون، تو برام از همه صمیمی تری :) مثه یه خواهر بزرگتر پایه :) که آدم از حرف زدن باهاش تا صبم خسته نمیشه :)

یادته آخرین اربعینی که با هم بودیم، کنار هم خوابیده بودیم حرف می زدیم، بعد هی پامونو می زدیم ب چیزی که زیر پامونه، ولی تکون نمیخورد؟ تهش دیدیم خاله فائزه ته گاااااااااااددددددددد😂😂😂😂

داشتم فک می کردم از سال بعد که منم دیگه کونکورمو دادم و هیچکدوم مون بهانه ای برا برگشتن ب خونه از خونه شهین خانم نداریم، تا یه ماه فک کنم اونجا خرابیم😂

(حالا وقت شه که صلوات! +😍😍😍)

آره داشتم می گفتم...با اینکه زیادی زر میزنی و خودتم اینو میدونی، ولی آدم وقتی با توعه انقدر بهش خوش میگذره، انقدر می خنده، که نمیخواد اون لحظه تموم شه :)

هیچوقت یادم نمیره بعد اون موقه که صالح منو مسخره کرده بود، تو تا آخر شب که من یه گوشه نشسته بودم و سرم تو مشقام بود و بغض مو می خوردم، کنارم نشسته بودی و دلداری م می دادی. هر چند که من سرم پایین بود و یه کلمه م نگفتم و حتی ب روی خودم نیاوردم که ناراحتم، ولی تو تا تهش کنارم نشسته بودی. هر چند که یه جاهایی ش سکوت کرده بودی. ولی بودنت بهم حس آرامش خاصی می داد...

فک می کردم توعم اون موقه فک می کردم تقصیر از منه...ولی بعدهااااااا که بحثش دوباره پیش اومد، فهمیدم توعم اون موقه خیلی حرصت گرفته بود :") اصن نمیدونی چ حسی خوبی بهم دست داد که اون موقع!

یادت که نرفته قول دادیم از صالح انتقام بگیریم ن :)؟

مراحل رشد سرکار خانم کپ کپو. که هر کاری میکنه نمیتونه جذاب باشه و مخ یکیو بزنه. من که میدونم تهش مجبوری با خودم ازدواج کنی😎💔

 

آدمای خلاق خیلی جذابن. حداقل برا من زیادی جذاب و دوست داشتنی ان! و تو از اون خلاقای لعنتی ای هستی که از هر ورش که خلاقیت میزنه بیرون! از اون استیکرای سم گرفته، تا این وبلاگ سوپرایز کننده ت!

یه دختر فوق العاده صبور! وقتی ب این ایمان آوردم که می خواستم سر امیرعباسو (با عرض پوزش😂) ببرم! و تو در کمال صبوری باهاش حرف می زدی که شیطنت شو تموم کنه. روانشناسی ازت می باره زهرا!

(دلم نمیخواد این پستو تمومش کنم...)

زهرا! باورت میشه من همین سال 99 بود که با خودم فک می کردم من اگه یه روزی برا زهرا پست تولد بذارم، چجوری بذارم؟ و تو این افکار یاد این افتادم که تو اصن تو بیان نیستی! و این فکر کوتاه مو  دور انداختم...و امسال، 2 ماه مونده ب تولدت، تو وبلاگ زدی :) واقعا خدا رو ببین، که یه فکر کوچیک از ذهنت میگذره، و برات حقیقی ش میکنه :)

قبول داری بچگیا همه مون تباه بودیم؟ هم من بودم هم خودت😂 من از اون لحاظ که تبلت تو برا اینکه بهم نمی دادی باهاش دابسمش بگیرم، زیر بالشت قایم کردم و تو دو ساعت دنبالش می گشتی، و تو از اون لحاظ که همیشه منو تو بازیا نخودی حساب می کردی و بهم اهمیت نمی دادی😂

صرفا جهت خنده گفتم😆 ب هر حال الحمدللهههههههههههه تباهیای بچگیای آدما تو بزرگی شون تاثیری نداره😂

فقط الانه که...خدا رو شکر میکنم واسه داشتنت :) واسه داشتن همچین دوست باحال، پایه، مهربون، سبز و زردی مثه تو :)

یه روانشناس پرامید، پرانرژی، پرانگیزه و با افکار بلند...

برات سالی پر از...

سلامتی💚

شادی💃🏻

خاطرات قشنگ با قشنگ ترینای زندگی ت🥰

آرامش🌿🤌🏻

رسیدن ب آرزوهای قشنگت💖✨

خوشبختی💜

خدا💙✨

بدون فیلتر❌❗ (فیلتر ناموس منه حق نداری بهش دست درازی کنی!)

همینطور رد شدن تو همه ی دانشگاه ها ب جز دانشگاهای تهران :)

و یه 19 سالگی فوق باحال✨🎊

آرزو میکنم عزیزم :)♥️♥️♥️

 

زهرا (ملقب ب کپ کپو) ی قشنگم...💛💚

دوست دارم :)♥️

تولدت مبارک *-*🥳🎉💓

پایان: ساعت 19:18