_iak7.jpg)
_(1)_8xjm.jpg)
_(2)_(1)_bg4g.jpg)
خب این ام وی از همون اوایل بهمن که اومد، به طرز عجیبی منو قفلی و عاشق خودش کرد.
دقت کنید، قفلی م فقط رو آهنگش نبود، رو ام وی شم بود! پس با توجه به 392738 بار نگاه کردن و حفظ شدنش، تصمیم گرفتم تحلیل خودم رو برای شما هم بذارم.
خودم که عاشق شم. پس شما هم اول ام وی رو که ویدیوی پایینه رو ببینید، اگه خوشتون اومد تحلیل رو هم بخونید.
تحلیلش سخت و طولانی نیست. اکثرش عکسه و فهمش اصلا مشکل نیست. شاید جمعا 5 دقیقه وقت تونو بگیره.
سو...لتش استارت.
خب اول از همه که دیدیم دست دخترم خونیه. و داره سعی میکنه خونارو پاک کنه
یادتون باشه که ته یون یه تاپ کرم رنگ تن شه!
صحنه یه تئاتره. پس دخترم بازیگر یه تئاتره و داره نمایش بازی میکنه.
که یه مردک ایکبیری میاد میخوره بهش و برگه هاش می ریزه. جمع میکنه بهش میده
(یه سوتی بگیرم، قبل اینکه پسره به ته یون بخوره و بگه هاش بریزه، ته یون اصن برگه دستش نبود!)
بله...از چشمای دخترم میفهمیم که "عشق در یک نگاه"
ته یون می شینه تو قطار، و پسره هم اتفاقی دوباره سر و کله ش پیدا میشه.
تماشاگرا خوششون اومده.
و حالا پله های خارج از صحنه. پس این دیگه نمایش نیست. ته یون با ناامیدی به دیوار تکیه داده و مرده با قیافه ی دلخور روش اونوره و به ته یون نگاه نمیکنه.
بهش تنه میزنه و رد میشه
ته یون لباسش رو عوض کرده و داره برای صحنه بعدی آماده میشه.
اینجا یه مچ کات داریم از یه گلدون که تو واقعیت به دیوار کنار سر ته یون برخورد میکنه و میشکنه.
یه چیز دیگه رم اینجا دقت کنین، اینجا موهای تهیون بلند و کرم رنگه. روی صحنه موهاش کوتاه و مشکی بود. پس میفهمیم توی نمایش موهای ته یون مشکی، و تو واقعیت موهاش کرمه.
و بله، توی اون اتاق، این مردک الدنگ بوده که گلدونو به ته یون پرت کرده.
مرتیکه کصافط. انگار این بچه مادر نداره.
پسره میره و ته یونو تنها میذاره.
دوباره به صحنه برمی گردیم. مرده منتظر ته یونه و داره نمایش بازی میکنه.
و یه مچ کات دیگه. کات از واقعیت به نمایش. ته یون موهاش کرم بود، یهو لباسش سبز و موهاش مشکی.
و بله، تو صحنه ی بعدی نمایش عاشق هم شدن. همو بغل کردن و رقصیدن.
ته یون با تموم وجود مرده رو بغل کرده و بهش نگاه میکنه. انگار داره دلتنگی ش رو توی صحنه و نمایش شون خالی میکنه.
تماشاگرا خیلی! خوششون اومده.
دوباره واقعیت و همون اتاق. ته یون بغض داره و مرده عصبیه.
ته یون از صحنه خارج شد و کلاه گیسش رو درآورد. از صحنه عاشقانه و الکی ای که بازی کرده بودن، کلافه ست.
دوستاش میان و براش تولد می گیرن.
هم چنان ناراحته.
مردک میاد، ته یون بهش با غم نگاه میکنه، و مرتیکه صرفا به یه لبخند اکتفا میکنه.
توی شادی ش تنهاش گذاشت.
خارج از صحنه. خبرنگارا دارن عکس می گیرن و ته یون داره اذیت میشه.
پسره دوباره می بینه، و رد میشه.
حالا تو غم هاش هم کنارش نبود. بی تفاوت گذشت.
پس فهمیدیم مرده نه تو شادیاش (تولدش) نه تو غم هاش (اذیت خبرنگارا) به ته یون اهمیت نداد.
این اسکرین شاتا رم صرفا چون دخترم توش خیلی جذاب شده بود گذاشتم :") به ناموس مردم نگاه نکنید، عه!
اها! به لباسای ته یون دقت کنین!
و می رسیم به صحنه آخر و مورد علاقه ی من...
دوباره به نمایش برمی گردیم. مرده کت شلوارش آبیه و روی صحنه ن. ولی این بار...
دقت کنین، ته یون لباس خارج صحنه تن شه و موهاش کرمه. کلاه گیس سرش نیست.
کلافه ست و داره با مرده دعوا میکنه.
ته یون شخصیت و زندگی واقعیت و نمایشی ش رو قاطی کرده.
مردک پوزخند میزنه. ذره ای این واکنشای ته یون براش اهمیت نداره.
دقت کنین، ته یون همون تاپ کرم اول ام وی تن شه. پس میفهمیم اونجایی که داشته دستاشو می شسته، بعد پایان این صحنه ست.
از این صحنه و لباسای ته یون متوجه میشیم پارت قبل که خبرنگارا داشتن ازش عکس می گرفتن، دقیقا قبل این صحنه بوده.
مرده دستش رو بلند میکنه و تماشاگرا بلند میشن و تشویق میکنن. نمایش تموم شد.
ته یون هم چنان کلافه ست و با اینکه نمایش تموم شده، با مرده دعوا میکنه.
مردم بلند شدن و تشویق میکنن و گل روی صحنه پرتاب میکنن.
به مرده نگاه کنین. اونم نمایش براش تموم شده و داره تشویق میکنه. در حالی که ته یون هم چنان عصبیه و داره واقعیتش رو نشون میده و با مرده دعوا میکنه. نمایش بازی نمیکنه.
و تماشاگرا هم چنان گل پرت میکنن. اونا فک میکنن ته یون داره نمایش رو ادامه میده.
صورت ته یون خونی شد...
پلی بک به اول موزیک ویدیو. همون روشویی ای که ته یون داشت دستای خونی شو می شست.
یه حلقه توش افتاده. نشون میده که عشق واقعیت ته یون و مرده دو طرفه بوده. و مرده به هر دلیلی باهاش سرد شده بوده.
و پایان نمایش...
سر و صورت ته یون خونیه. با اینکه نمایش دوتا کاراکتر اصلی داشته، دخترم و مردک الدنگ، و آخر نمایش باید پرده روی هر دوشون بسته می شد و تئاتر به پایان می رسید، ولی پرده ی نمایش فقط رو ته یون بسته میشه.
بله...ته یون دید تماشاگرا دارن فکر میکنن این نمایشه و متوجه نمیشن ته یون واقعا عصبیه و داره گریه میکنه.
و مرده رو روی صحنه کشت.
به همین خاطر دستاش و صورتش خونی بود و اول ام وی داشت خونا رو پاک می کرد.
--------
+ یکی از خفن ترین و هنری ترین ام ویایی بود که تا حالا دیده بودم. موضوع ام وی واقعا خلاقانه بود.
امیدوارم فهمیده باشین و خوب توضیح داده باشم. جایی شو سوال داشتین بپرسین.
++ قبل این ام وی، می خواستم تحلیل موزیک ویدیو What Do I Call You ته یون رو هم بذارم، ولی هی عقب میوفتاد. پس این رو هم که تصمیم گرفتم بذارم، سریع گذاشتم که رو قبلی تلنبار نشه. وات دو عای کال یو رو هم ایشالا بعدا میذارم.
+++ نظراتونم دوست دارم بدونم.
