هر چند سال پر لبخندی نبود ولی خب... بمونه شاید خوب باشه

1- تا مرداد تقریبا 90 درصد لبخند بود

2- چت با پیشور کپو زهرا

3- سوپرایز سهی، طوری که تا حالا اونطور خوشحال ندیده بودمش

4- پشتیبانی پدر و مادرم

5- can't control myself , stay alive , still with you , mah , bad boro , saaghi و تموم آهنگایی که تا مدتی قفلی م بودن

6- در امتداد رود سن ، دزیره

7- هر تعریفی که شنیدم، قلمم، چهره م، اخلاقم، هیکلم و ...

8- درصد خوب تو بعضی درسا

9- تک تک لحظاتم با گاوم ریحانه و پیرزن متناقضم زهرا (باغ کتاب، خونه ما، خونه اونا، قم و ...)

10- تک تک بوسه ها و آغوش هایی که دریافت کردم. اعم از پدرم، مادرم، دوستام و ...

(11)- درک شدن های عجیب غریب و فرازمینی ای که تو دوره ی کافیِ حالم دریافت می کردم. از شهریور تا ... اسفند. -آیسان، یومیکو، زهرا ها، سلین، میتسوری، مانیا و ...-

(12)- تمام لحظاتم با دوستام. بیانیا و دوستای دنیای حقیقی

کافی نیست و همینم نبود فقط. ولی خیلی زور زدم.