-پیانوش مثه خود آهنگش با روح و روانم بازی میکنه-
میتونید تضمین کنید ادم هایی که میگید نزدیک ترینن به شما اگر اینارو درباره خودتون ازشون بپرسید جوابشون با شما یکیه؟ ( شمارو انقدر به ریز و جزئیات میشناسن و احساسات واقعی شمارو میدونن)
شاید...نه نمیتونم تضمین کنم
اولین اغوشی که تو این دنیا حس کردی؟
آغوش مادرم بوده قطعا
آیا هنوزم اون اولین اغوش برای تو بازه و تو هنوزم اون اغوشو امن ترین جای دنیا میدونی؟
نمیدونم. خیلی وقته مامان مو بغل نکردم. و امن ترین جای دنیا...نه نمیدونمش
بهترین خاطره هایی که از ادم های مهم زندگیت داری؟ (از هر نفر مثلا فلان خاطره رو دارم )
سهی : بهترینش رو اختصاص میدم به زمان هایی که گریه می کنم و بغلم میکنه. خوب میدونه تو زمان حال بدی من چیکار باید بکنه + تولد سال 99 که سوپرایزم کرد
بابام : خب قطعا خیلی زیاده. زمان هایی که تو آسانسور بغلم میکنه یا می بوسه بهترین زمانای دنیاست
مامانم : وقتایی که وضع همه چی خرابه و طرف مو می گیره تا بدتر نشه. همیشه همینکارو میکنه حتی وقتی مسبب اون وضع داغون خودش باشه
زهرا (دخترعمه) : وقتی تو خونه با بابام دعوام شد و فقط می خواستم فرار کنم از خونه. و شاید نیم ساعت بعد با مامان و باباش اومدن دنبالم
زهرا (پیشورکپو) : تمام زمان هایی که تو اوج تنهایی بودم و تنها کسی که کنارم بود، اون بود
ادم های خاطره ساز زندگیت کیا هستن؟
خاطره سازی باید طولانی مدت باشه. ینی از بچگی تقریبا
زهرا (دخترعمه) و ریحانه - مامان و بابا - اعضای خونه شهین خانم😂 (محدثه، زهرا پیشور کپو، سارا) - سهی
ایا خودت شخصی هستی که دوست داری خاطره بسازی یا فقط دوست داری قسمتی از خاطره بقیه باشی؟
قطعا هر دو رو دوست دارم
برای ساختن خاطره تو ذهن بقیه چیکار میکنی؟
کارایی که خوشحال شون میکنه انجام میدم، سعی میکنم بی مناسبت براشون هدیه بخرم، سوپرایزشون کنم، براشون بنویسم، کارای خاص خودم رو براشون انجام بدم
به نظرت چطور میشه یه خاطره موندگار تو ذهن بقیه درست کرد؟
کارایی که دوست دارن انجام بدی، وقتایی که نیاز دارن کنارشون باشی، تو مواقع غیرمنتظره کاری رو براشون انجام بدی که توقع ندارن
حاضری خاطراتتو با چیزی عوضشون کنی؟
بعضی خاطراتو آره
زندگی میکنی که دنبال لحظه ای خوش بگردی یا لحظه ای خوش و برای خودت و دیگران میسازی که بتونی زندگی کنی؟
هر دو رو به موقعش. بعضی وقتا انقدر همه چیز عجیبه که فقط باید ادامه بدی تا به لحظه های خوشش برسی
خاطراتتو کجا نگه میداری؟ تو ذهنت؟ تو دفترچه خاطرات؟ نگهشون نمیداری؟
اکثرشون توی ذهنم. ولی یه موقع حوصله داشته باشم تو سالنامه م. بعضیاشم تو وبلاگم می نویسم
اگه بهت بگن این گوی و این میدان برو و از الان به بعد زندگیتو خودت باید بسازی چطوری میسازیش؟
معمولا وقتی تصمیمات رو به زبون میاری، عملی نمیشن
ممنون مائو
+ دلم میخواد طوری زندگی م رو ادامه بدم که حسرت هیچ چیزی برام نمونه و برای همه شون تلاش کنم. و همه ش صرفا بسته به انتخاب های درست مه. همین. باید یاد بگیرم عجول نباشم و درست تصمیم بگیرم. تصمیم درست گرفتن خیلی مهمه
چقدر فکر میکنی چیزی که تو ذهنت ساختی تو دنیای واقعی عملیه؟
عملیه اگه تنبلی نکنم. هیچ چیز ایده آلی درش نیست
دنیای واقعی با دنیای تو ذهنتو چقدر فاصله داره؟ تا حالا سعی کردی این دو تا دنیا رو به هم نزدیک کنی اگه از هم دورن؟
دنیای توی ذهن من یه دختر ایده آله به موقع هر کاری رو انجام میده. به خودش میرسه، کار میکنه، کلاس میره، مرتبه! ، درسش رو خوب میخونه، کتاب در دست چاپ داره و میشه گفت مستقله
در حال حاضر ازش دورم. به موقع هر کاری رو انجام نمیدم. یا خیلی لفت میدم یا خیلی عجولم. به روال نیست. همه چیز یهوییه.
به خودم می رسم ولی نه اونطور که باید. باید رو رژیمم کار کنم، به پوستم بیشتر برسم و محض رضای خدا عین آدم حموم برم -_- (من یه خدای تنبلی تو حموم رفتنم و این شرم آوره)
کار هنوز نمیکنم. ولی اگه کارت بانکی مو بزودی بگیرم، میتونم اولین درآمدم رو شروع کنم
کلاس میرم. امیدوارم ترک شون نکنم و برام مفید باشن
درس که فعلا ندارم ولی میخوام قوی شروع کنم
کتاب هم که مشخصا ندارم. ولی همین نوشتن توی وبلاگ میتونه قدمی باشه برای چاپ یه کتاب. هر چند که ازش می ترسم...
بعد از جواب دادن به این سوالا بازم فکر میکنی تو دنیا چیزی ارزشمند تر از لحظاتت، خاطراتت و سازنده های اون خاطرات هستن؟
واضحه که نه !